آخوند بسیار ریزه اندام است، نه فقط دخترانش، بلکه راسو و الاغش. و چه در مورد کمر او، چه کمری، درست مثل کمر مورچه. در مجموع، گربه تنگ فقط یک لعنتی دیوانه از چنین دیکی دریافت کرد. اما او تنها کسی بود که ناله می کرد، و آیا آن مرد کاملاً چوبی بود، با یک دیک مانند آن و یک آخوند کنارش؟ به سختی به آخرش رسیدم، همه چیز متورم و سفت شده بود، تقریباً ده بار خودم را قطع کردم.
حتی کاملاً مشخص نیست که آیا برادر به خواهرش کمک کرده، او را خوشحال کرده یا به او آموزش داده است. در هر صورت، او باید پس از چنین لعنتی از او سپاسگزار باشد. خنده دار است که ببینیم او چگونه از فالوس و اسباب بازی هایش برای ایجاد سوراخ مقعدی خواهرش استفاده می کند. روشن و هیجان انگیز است، و شما می توانید جزئیاتی را که بسیار ارزشمند هستند در فرآیندی مانند این مشاهده کنید. من نمی دانم دفعه بعد او را با چه چیزی روشن می کند.
من ممکن است قدیمی به نظر برسم، اما من عاشق میخ های مودار هستم و نمی توانم جلوی آن را بگیرم. من خودم آن بیدمشک آبدار پرمو را لعنت می کردم، اما مرد ماچو از من جلو زد. بلوند در بدن. او چیزهای زیادی برای نگه داشتن دارد و چیزهای زیادی برای چسبیدن دارد. شما می توانید بگویید که او آن را روی دیک خود دوست دارد. این یک چیز جوان است. با چنین کت و شلواری، سنگ سختی خواهید گرفت.)