حیف که هیچ پیشینه ای وجود ندارد، چرا همسایه روی میز بود، چرا او اینقدر سخت بود که او را تنبیه کرد، اگرچه قابل درک است - بدون دلیلی برای قرار دادن مقعد با دویدن کامل، تعداد کمی وارد می شوند. او سزاوار آن بود. . یا بازی محله ای است؟ مثل اینکه تو تمام آپارتمان من را آب ریختی و من در احمق تو اسپرم می ریزم. این نسخه را بیشتر دوست دارم، و سپس همه چیز متفاوت به نظر می رسد - به اندازه کافی او را به او داد، برای چنین نیازی بسیار بیشتر!
بله، این تقدیر خودش تقریباً از شلوارش بیرون پرید تا آن مرد را بمکد. تا جایی که می توانست خود را نگه داشت. اما وقتی آن بلوند به او پیشنهاد داد که او را بفرستد، نتوانست جلوی خودش را بگیرد. و به همین دلیل شفت خود را در دهان او فرو برد، اما فقط برای خیس کردن آن. و سپس احمق او فقط گریه کرد و بیدمشک را درون خود گرفت. لذتی بود که او قبلاً ندیده بود. اما حالا او هم آزاد شده بود!